گر زبان عشق عالمگیر بود
رهگشای هر جوان و پیر بود
آدمی با خود به صلح و همزمان
عاشق عالم نه که دلگیر بود
موسیقی بشنویم: Me Llaman Nella
لحظهای ناگه دلش تیری کشید
در میان خویشتن نجوا شنید
چشمهایش بست و چشم دل گشود
پر زد و در روح اوضاع را بدید
رفت در اعماق جان تا نوش کرد
آن صدایی کز مهاش آمد پدید
بیدل و بیتاب گشت و بیقرار
تا فرود آمد در آن صوت سپید
حال در وجد آمد و حالی قریب
سهمگینبادی که در جانش وزید
لحظهای مبهوت از آن صوت عظیم
سرخوش آنگاه و ورای جان پرید
دید یارانی به پرواز و عبور
هر دمی نو شد به آنی برجهید
خدمتی نو ظرف نویی فهم کرد
در جهانها رفت و از عالم برید
بازگشت آنگه به اینجا پیش مشک
موسیقی فیلم - The Game Begins
صحبت عشق و عاشقی در نهان
مرد ره هر که بود آمد میان
سلسلهی بتان مردمفریب
بسته شد آنجا و حکایت عیان:
هین ره عشق را غنیمت بدان
نی ره انتقام باشد، نه جان!
صحبت بین عاشقان، دیگر است
حیف نه کس تحملاش ار بیان
آن شه ما به رقص و آواز گفت
گوشهای از آن، دگرت چیست هان؟
هر که قیام را جوابی شنید،
رفت و سکوت را بشد پشتبان
محضر حق ورای خیر و شر است
عالم لامکان: نه بر هر کسان
هر چه که آزمودنی هست دان
طی کند هر روح به وقت و فسان
صحبت با یار به آخر که شد
گفت: برو مُشک بگو مردمان
موسیقی تریپ هاپ Aleos - Nocturnal
خامُش شد و جان بُرد سرانجام
خدمت به تمامی همه انجام
حالی نفسی و گلعذاری
خدمتی دیگر، زود، از آن جام
مه گفت: چه مدّتی نباشی؟
داند همه چیز و اینکه اینجام
چندی به سکوت بینمان رفت
تا گفت: بیا به آن ور بام
بی خود شدم و ز جان پریدم
خاموش، میانجان و بهنگام
در حلقه سواران و سپاهی
دیدم همه آماده و همگام
ناگه به خود آمدم بدیدم
مُشکام به میان و خوبفرجام
موسیقی kalandra – Brave New World
این جهان شوخی و ما جِدمردمان
کارها کردیم بس در این جهان
جدّ و جهدی تا که این مردم بریم
اندکی پیش آنسوی هفت آسمان
راه و چاهی در بر چشمانشان
خوش نشاندیم و اشارت بر نهان
هر که او یاد آمدش نور و نوا
خود گرفتش آن اشارت این نشان
صحبت اغیار، با اغیار نیست
راه حق: مردانه رفتن، خونفشان
خلق و ایجاد جهانهای حضور
عاشقانی خواهدش دردیکشان
جان به کف آورده و دنیارها
در درون شاه و برون مستورجان
گفتوگویی از برای عاشقان
باز مُشک ما بپاشیدش عیان
موسیقی Polina Gagarina - A Cuckoo
بشنویم و ببینیم در تلگرام