متون و اشعار مشک

متون و اشعار مشک

انتشار مطالب با ذکر منبع، آزاد است.

طبقه بندی موضوعی


ز سوز ساز او اندک کسانی

فنا کردند جان در لامکانی

 

شنیدند آن نوای حضرت دوست

که ناید در کلامی و لسانی

 

همه خاموش از آن هدیه‌ی مُهر

که آن زیبا بزد بر هر دهانی

 

دل و جان خموشان در تلاطم

چو یادآور شد آن ماه نهانی:

 

که اینک وقت طنّازی به سر شد

که می‌دانید از دیرین ‌زمانی
 

کنون هنگام رزم است و دلیری

سپر، شمشیر، (باقی نیز دانی!)

 

بساط زاهد عارف‌نما را

بدرّانید در دم هر جهانی

 

که هرکس ادعای زهد دارد

هم او دارد ز تاریکی نشانی

 

شیاطین پیش اینان طفلکانند!

که شیطان بی‌ریا بَد، نه نهانی

 

لباس زهدشان از تن درآرید

هویدا ذات پست لن‌ترانی

 

به اندازه روایت شد در این شعر

خموش ای مُشک، حمّال معانی

غزل10

 

موسیقی میکس اوریجینال Rapossa – Wind of Freedom

بشنویم در: آپارات  -  تلگرام

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.