بیجامگان عالم خوشجامگان روحاند
دائم به رقص و آواز، از نافذان روحاند
درهمتنیدهگاناند، در بازی و تماشا
رهبُردگان به ماهاند نی واعظان روحاند
وزنهای بر پا و سر؛ آلامِ تو
مِهر برپا کن؛ همان انجام تو
این خلیدن بر روان ار وا نهی
در دم آزادی؛ خود و ابرام تو
مشک (تلگرام | اینستاگرام)
موسیقی آلبوم جدید Elijah Nang - Gaijin II Tale of Rai
نی باده خوریم و نی ز جامیم همه مست
احسنت! تو و فقط تو! پروازت هست؟
باش آنجا که بدان خوشی! همان چاه توراست
عمری به هزار بازآیی و کنون تو سرمست
جان به جان آمد که تا از جان گذشت
از سر و سامان و از انسان گذشت
هرچه پوچی را به جان در هیچ کرد
تا چنین از چرخِ تن پرّان گذشت
مشک (تلگرام | اینستاگرام)
موسیقی Camille Saint-Saens -Odelette for Flute
ناکوک بُدم روزی منکوک مهیا کرد
دادش همه ابزار و اِستاد تماشا کرد
من بودم و کوک خود مشعوف ز بود خود
تا رعدصدایی زد فارغ ز لهاسا کرد
هر مسلک و آئینم برسوخت به یک آوا
این گمشده را چشمی از نور هویدا کرد
ناگه همه جا تیره میدیدم و لرزیدم
آن چشم دمی جانم چون آبی دریا کرد
خندیدم و گرییدم رقصیدم و پیچیدم
اما نه منم من بود اویم همه شیدا کرد
یک خاطرهای آمد در جانَک این عاشق
از کودکی خویش و نوریش که برپا کرد
بسیار که چرخیدم تا نور میان دیدم
میدانی و میدانم ماهام چه مدارا کرد
جز خدمت و خلّاقی راهی به مه ما نیست
از مشک تو بشنو کو اعصار تمنّا کرد
موسیقی ارکسترال Jo Blankenburg - The Architects of Cronos
در روح به پرواز و در خویش به آوازی
در وادی جانپیما با عشق نهانسازی
سوز دل هر عاشق مرهم نتوان سازی
هر ناز و نوازش را پرونده دراندازی
از وصف دل عشّاق عالم نه خبر بوده
میدانشَهِ عیّار و کاتب به همه رازی
هر سرِّ نهان گفت او در وقت ادا کردی
هر سالک شوریده دیدهست که طنّازی
هر راز کلیدی بر قفل دل مشتاقان
آن را که دلی روشن داند که نه غمّازی
تو کارِ خودت میکن فارغ ز برونهستی
آهسته و پیوسته، در وقتِ جهانسازی
در هستی و ناهستی کارت سخن ما بود
زین روی بَرِ جانان عمریست سرافرازی
مُشک (تلگرام - اینستاگرام)
موسیقی Elena /Yerevan/ Como Siento Yo
در نظم و به ساز آیی
آن "وقت" که باز آیی
برشو به درون بسیار
حالی چه به ناز آیی
شکرانهی آن لطفاش
اینگونه فراز آیی
تنپوش عمل بر کُن!
با عشق چو "باز" آیی
صد عمر بگفتات هان
خالق شو! گراز آیی؟!
خرمغز که بودی تو؟
با قلب به راز آیی
آن نقشهی باغم بین
با صبر! چو غاز آیی؟!
پیمانه بزن ای مُشک
نمنم! چه به گاز آیی؟
موسیقی حماسی zack Hemsay – The Calling
این منی و صورت و سیمای من
هل! نبرد راه به حقانجمن!
گر به رهاش دیدهی تک باز شد
حال نه من، اوست و رمز سخن
زمزمهی ماه حق آمد خروش
تا درَوَد شعبدهی اهرمن
این من و آن من همه بر باد شد
گاهِ رهایی زده شد از شمن
مذهب و آیین و سنن را چه سود؟
کز مه ما: "راه یک، آن: جز بدن"
دیدهی تک را بگشا و ببین
هر چه که مه زمزمه کرد از کهن
روح غزلخوانِ پی باده را
مُشک نهان دیده از آن یاسمن
موسیقی Ordo Funebris - Song from the Enchanted Garden