عشق را از مردم بیدار بین
از همان اندک خداهمکار بین
عشق، این برپانگهدارنده را
در همه، بیکار و هم درکار بین
حرفی که باید گفته شد
کو خامها که پخته شد؟
دیدارها باشد درون
بیدار و اینجا: خفته شد
عشق آدمزاد هیچش عشق نیست
عشق عالمتاب هیچش مشق نیست
این سخن سنگین آید بر عوام
لیک حقیقت را کتب سرمشق نیست