یک حرف بگویمت ز همرزم، بگوش:
"آن جامهی غم درآر و در بزم بکوش"
پیک از پی پیکِ عشق لاجرعه بنوش
دل را بسپر به یار و لاحَزم: بهوش!
یک حرف بگویمت ز همرزم، بگوش:
"آن جامهی غم درآر و در بزم بکوش"
پیک از پی پیکِ عشق لاجرعه بنوش
دل را بسپر به یار و لاحَزم: بهوش!
در بزم عاشقان، آتش نوا نبود
بر هر که مبتلا، آتش دوا نبود
آتش بهانهای بر درک عشق او
ورنه بدان همی، آن جز هوا نبود
مُشک