ز لازمان سفر کنم، به لامکان نظر کنم
ز هر چه هست وا شوم، سوی نهان سفر کنم
خیال، خود، به آنسوی ستارهها روانه شد
ز آمده، ز نآمده، ز عالمی حذر کنم
مُشک