متون و اشعار مشک

متون و اشعار مشک

انتشار مطالب با ذکر منبع، آزاد است.

طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جماعت» ثبت شده است


به سرایش نبَرد هر کس راه

این جماعت؟ حارس یونجه و کاه

 

مال و مندیلک و القاب فریب

این‌چنین‌اند همه‌شان و تباه

 

مرد ره نیز همین بود به دی

کند از ریشه همه مکنت و جاه

 

رفت بی پا و به سر وادی دوست

چون برید از کلش و یونجه بگاه

 

صوت حق را بشنیدش با دل

جان‌فدا رقص‌کنان دیدش ماه

 

گفت ماها! همه چیزم زان‌ات

نرو از پیش دل از خلوتگاه

 

مه ندا داد که ای یار قدیم

تو مرا خواه به هر راه و به چاه

 

آیم آنی به برت قلبت بین

که هم آن بوده اَبَدْمنزلگاه

 

رو سوی خلق جهانی دیگر

آفرین مُشک، سرای آی آنگاه

غزل23

 

موسیقی Parov Stelar - The Sun

بشنویم و ببینیم در: آپارات  -  تلگرام

  • مُشک


این جماعت را نشانی تازه شد

ذاتشان پیدا و انسان‌سازه شد

یک غبار دیگر از دل‌شان زدود

رشد جمعیشان مَثَل: آغازه شد
 

مُشک

دوبیتی119

 

  • مُشک


از جماعت کندنت تغییر توست

در جماعت بودنت تقصیر توست

خنده و گریه در این آیین خلق؟

پس تو مفلوکی و این تقدیر توست

مُشک

دوبیتی31


موسیقی بشنویم: "پرواز شبانه" Alessandra Celletti – Night Flight


  • مُشک