متون و اشعار مشک

متون و اشعار مشک

انتشار مطالب با ذکر منبع، آزاد است.

طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سودا» ثبت شده است

 

آنجا که نمک به سود ما می‌گندد

شیخان و عوام:گریه! دل می‌خندد

عاشق چو غم سود و زیان را خندد

داند که جهان همین و: جان می‌گردد

مشک

دوبیتی254

  • مُشک


آن روایت ناکجاها برده‌ایم

خلق نادانسته آنجا برده‌ایم

صحبتی باید خموشان نی خموش

جمله ره‌مردان به سودا برده‌ایم

مُشک


دوبیتی146

 

موسیقی الکترونیک  Ash - Worlds Apart

بشنویم در: آپارات  -  تلگرام

  • مُشک


مطرود عوام، در ره دریا شد

از خلق برون، به وادی معنا شد

 

آنجا که فقط خواص سکنی کردند

از جمله خواص گشت و در رویا شد

 

حالی که بدید ماجرای خاصان

در آتش و خون به وادی سودا شد

 

در وجد مدام آمد و حالی خوش

هر لحظه تولّدی و چون عنقا شد

 

دریافت که کار عاشقان بازی نیست

آن نِی شدنش به راه حق پیدا شد

 

دادش همه آنچه او بدانها خوش بود

تا از نفس‌اش به لحظه‌ای دارا شد

 

فهمید که خلّاق شدن در ره دوست

در عیش مدام آورَدَش مجرا شد

 

در درد بخندید و به دم رقصان شد

ساقی، نظری، به آنکی شیدا شد

 

این راه شروع و آن تهش ناپیدا

این مشک بگفت و در دمی رعنا شد

مُشک


غزل16


موسیقی کلاسیک Philip Glass – Metamorphosis
بشنویم در: آپارات  -  تلگرام

  • مُشک