یک حرف بگویمت ز همرزم، بگوش:
"آن جامهی غم درآر و در بزم بکوش"
پیک از پی پیکِ عشق لاجرعه بنوش
دل را بسپر به یار و لاحَزم: بهوش!
یک حرف بگویمت ز همرزم، بگوش:
"آن جامهی غم درآر و در بزم بکوش"
پیک از پی پیکِ عشق لاجرعه بنوش
دل را بسپر به یار و لاحَزم: بهوش!
تو غبار غم ندیدی
که چه کردت و کشیدی؟
بتکان غبار غم را
چه رهیدی! هان بدیدی؟
موسیقی کلاسیک معاصر Alfred Schnittke-Agony
🎶اینجا بشنویم 🎶