شتابانرهرویی آمد به سویم
نهان دوش آمد آخر من چه گویم؟!
گلویش چاک، نایش این نوا داد:
خمش باش و خمش؛ این گفتگویم!
شتابانرهرویی آمد به سویم
نهان دوش آمد آخر من چه گویم؟!
گلویش چاک، نایش این نوا داد:
خمش باش و خمش؛ این گفتگویم!
خلقت عالم به یک نجوای او
هست گشت و این بُوَد یکتای او
یک صدا، تنها یکی و عالمی
گشت پیدا از صدای نای او
پیمانه را میزان زدیم
از حق نه کز انسان زدیم
از نام و از عنوان زدیم
بر خلق و حفظ آن زدیم
تا خلقت از نایش زنیم
از نان و مال و جان زدیم
از زر زدیم از هر زدیم
زین رو نَفَس پایان زدیم
حرفان زدید و نی عمل
ما کار حق فرمان زدیم
دنبال علّت گشته، ما
بی علّت و برهان زدیم
در جام او شک کرده، ما
هر جام او رقصان زدیم
صد عربده بر هیچ؟ ما
بی حرف و در پنهان زدیم
اینجا زدیم آنجا زدیم
از جان نه کز مژگان زدیم
چسبیدهای بر مُلک و مال؟
از مُلک و از دیوان زدیم
ای مشک خاموشی گزین
این راه: خونافشان زدیم
بشنویم و ببینیم
Tamam Ashkharh - Sayat Nova