متون و اشعار مشک

متون و اشعار مشک

انتشار مطالب با ذکر منبع، آزاد است.

طبقه بندی موضوعی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وادی» ثبت شده است


مُشک کلام‌اش تو چه آراستی

وادی خون را به شنا خاستی

حال در آتش شدی و خرقه‌سوز

حایل جان عقل دنی کاستی
 

دوبیتی96
 

موسیقی کلاسیک – بتهوون Beethoven

بشنویم در: آپارات  -  تلگرام

  • مُشک


مطرود عوام، در ره دریا شد

از خلق برون، به وادی معنا شد

 

آنجا که فقط خواص سکنی کردند

از جمله خواص گشت و در رویا شد

 

حالی که بدید ماجرای خاصان

در آتش و خون به وادی سودا شد

 

در وجد مدام آمد و حالی خوش

هر لحظه تولّدی و چون عنقا شد

 

دریافت که کار عاشقان بازی نیست

آن نِی شدنش به راه حق پیدا شد

 

دادش همه آنچه او بدانها خوش بود

تا از نفس‌اش به لحظه‌ای دارا شد

 

فهمید که خلّاق شدن در ره دوست

در عیش مدام آورَدَش مجرا شد

 

در درد بخندید و به دم رقصان شد

ساقی، نظری، به آنکی شیدا شد

 

این راه شروع و آن تهش ناپیدا

این مشک بگفت و در دمی رعنا شد

مُشک


غزل16


موسیقی کلاسیک Philip Glass – Metamorphosis
بشنویم در: آپارات  -  تلگرام

  • مُشک


در مسلک عشق، تو صبوری کن

از حرص و غرور و خشم دوری کن

گر مُشک شنیدی تو ندای ما

از وادی بی خودان عبوری کن


مُشک


دوبیتی43

موسیقی بشنویم: راز عشق ETHNO World – Love Secret


  • مُشک


در نیمه‌شبان به آفتابی؟ هرگز!

در وادی او تو پرشتابی؟ هرگز!

عشق و نظرش تو بازتابی؟ هرگز!

این عقل توان که برنتابی؟ هرگز!


مُشک


دوبیتی39


  • مُشک