سخت آید این جهان بر مردم بیهودهکوش
مغز، افساری زده بر ذات خلق خودفروش
دور خود چرخند، باطل، آن ندا نشنیدهاند:
مغزِ دون قلّاده زن، در روح آ اندر خروش
مشک
موسیقی Arhat - Boral Kibil
آن که با جان رفت جانش در ربود
نی چو نامردان حق دائم سجود
جان رها خواهی به اذنش جان سپار
مسلک مردان حق جز این نبود
گر زبان عشق عالمگیر بود
رهگشای هر جوان و پیر بود
آدمی با خود به صلح و همزمان
عاشق عالم نه که دلگیر بود
موسیقی بشنویم: Me Llaman Nella
لحظهای ناگه دلش تیری کشید
در میان خویشتن نجوا شنید
چشمهایش بست و چشم دل گشود
پر زد و در روح اوضاع را بدید
رفت در اعماق جان تا نوش کرد
آن صدایی کز مهاش آمد پدید
بیدل و بیتاب گشت و بیقرار
تا فرود آمد در آن صوت سپید
حال در وجد آمد و حالی قریب
سهمگینبادی که در جانش وزید
لحظهای مبهوت از آن صوت عظیم
سرخوش آنگاه و ورای جان پرید
دید یارانی به پرواز و عبور
هر دمی نو شد به آنی برجهید
خدمتی نو ظرف نویی فهم کرد
در جهانها رفت و از عالم برید
بازگشت آنگه به اینجا پیش مشک
موسیقی فیلم - The Game Begins
صحبت عشق و عاشقی در نهان
مرد ره هر که بود آمد میان
سلسلهی بتان مردمفریب
بسته شد آنجا و حکایت عیان:
هین ره عشق را غنیمت بدان
نی ره انتقام باشد، نه جان!
صحبت بین عاشقان، دیگر است
حیف نه کس تحملاش ار بیان
آن شه ما به رقص و آواز گفت
گوشهای از آن، دگرت چیست هان؟
هر که قیام را جوابی شنید،
رفت و سکوت را بشد پشتبان
محضر حق ورای خیر و شر است
عالم لامکان: نه بر هر کسان
هر چه که آزمودنی هست دان
طی کند هر روح به وقت و فسان
صحبت با یار به آخر که شد
گفت: برو مُشک بگو مردمان
موسیقی تریپ هاپ Aleos - Nocturnal
خامُش شد و جان بُرد سرانجام
خدمت به تمامی همه انجام
حالی نفسی و گلعذاری
خدمتی دیگر، زود، از آن جام
مه گفت: چه مدّتی نباشی؟
داند همه چیز و اینکه اینجام
چندی به سکوت بینمان رفت
تا گفت: بیا به آن ور بام
بی خود شدم و ز جان پریدم
خاموش، میانجان و بهنگام
در حلقه سواران و سپاهی
دیدم همه آماده و همگام
ناگه به خود آمدم بدیدم
مُشکام به میان و خوبفرجام
موسیقی kalandra – Brave New World
این جهان شوخی و ما جِدمردمان
کارها کردیم بس در این جهان
جدّ و جهدی تا که این مردم بریم
اندکی پیش آنسوی هفت آسمان
راه و چاهی در بر چشمانشان
خوش نشاندیم و اشارت بر نهان
هر که او یاد آمدش نور و نوا
خود گرفتش آن اشارت این نشان
صحبت اغیار، با اغیار نیست
راه حق: مردانه رفتن، خونفشان
خلق و ایجاد جهانهای حضور
عاشقانی خواهدش دردیکشان
جان به کف آورده و دنیارها
در درون شاه و برون مستورجان
گفتوگویی از برای عاشقان
باز مُشک ما بپاشیدش عیان
موسیقی Polina Gagarina - A Cuckoo
بشنویم و ببینیم در تلگرام