متون و اشعار مشک

متون و اشعار مشک

انتشار مطالب با ذکر منبع، آزاد است.

طبقه بندی موضوعی


مرد رهی خواهدش عاشق و دردی‌نشان

راه به جمع‌اش برند جمله‌ی دردی‌کشان

 

گفت و بخندید که حال برو یاب‌شان

گفتمش ای مه بگم راه بود خون‌فشان

 

گفت بگو لیک حرف درک بباید نهان

تجربه‌هایی عظیم در پس هر کهکشان

 

زندگی و زندگی عمر پس از عمر رفت

حال به یاد آورد مرد ره‌اش جان‌فشان

 

باز شبی ماه ما نکته‌ای از صبر گفت

مشک به رقص آمد و رفت برِ سرخوشان

 

غزل22
 

موسیقی میکس اوریجینال Teho - Arif

بشنویم در: آپارات  -  تلگرام

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.