متون و اشعار مشک

متون و اشعار مشک

انتشار مطالب با ذکر منبع، آزاد است.

طبقه بندی موضوعی

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خالق» ثبت شده است


در نظم و به ساز آیی

آن "وقت" که باز آیی

 

برشو به درون بسیار

حالی چه به ناز آیی

 

شکرانه‌ی آن لطف‌اش

این‌گونه فراز آیی

 

تن‌پوش عمل بر کُن!

با عشق چو "باز" آیی

 

صد عمر بگفت‌ات هان

خالق شو! گراز آیی؟!

 

خرمغز که بودی تو؟

با قلب به راز آیی

 

آن نقشه‌ی باغم بین

با صبر! چو غاز آیی؟!

 

پیمانه‌ بزن ای مُشک

نم‌نم! چه به گاز آیی؟

 

غزل33

 

موسیقی حماسی zack Hemsay – The Calling

بشنویم در: آپارات  -  تلگرام

  • مُشک


دست افشان پای کوبان در ره‌اش

در کمک بر عالمی از درگه‌اش
 

رفت و آمد کارشان بالا و زیر

جمله مردان در ره خلوتگه‌اش
 

لحظه‌ای آیند و در آنی روند

هرکجا کاری که باید از مه‌اش
 

حق به جان عاشقان ممهور شد
کلّ عالم در مثل: منزلگه‌اش

 

خالقان، ذرّات هستی‌بخش حق

در همه جان و جهانها شَهرَه‌اش!

باز بوی مُشک پیچیدن گرفت
از نوای حقّ و نور ناگه‌اش


غزل17
 

موسیقی بی‌کلام ارمنی Katil - Crossing p
بشنویم و ببینیم در: آپارات  -  تلگرام

  • مُشک


زاهدان در بند نام و صورت‌اند

لیک غافل، عاشقان در حرکت‌اند

خالقانند عاشقان تنها همین

هرچه از عارف‌نما، در حیرت‌اند
 

مُشک

دوبیتی89


موسیقی موسیقی کلاسیک  Arstidir- RO

بشنویم در: آپارات  -  تلگرام

  • مُشک

 

این غزل پیشکش حضور اوست

هرکه بی نورش: همی بیراهه‌جوست

 

جمله اَعمال عوالم شاهد است

او نه کینه‌جو نه حتی صلح‌جوست!

 

این جهان برساخته از صوت او

پس بدان: خالق اسرار مگوست

 

سخت گشتند به افشای رموز

چه شود؟! فاش هرآنکه رزمجوست

 

جمله اسرار به کس فاش نشد

هرکه مدعی، بدان: اندرزگوست!

 

پند و اندرز خران، جانها نسوخت

هر سکوتی، مزد: ماه رازگوست

 

خدمت بی‌مزد و منت پای دوست

نیک دان آن خصلتِ آزاده‌خوست

 

هر نمایش، حلقه‌بازی، یاوه است

عاشقش داند که آن کس یاوه‌گوست

 

باز مُشکِ ما برآمد در حضور

هرکه دردش، پس هم‌او پیمانه‌جوست

 

غزل9

موسیقی بی کلام Misha Mishenko - Decadance

بشنویم در: آپارات  -  تلگرام

  • مُشک


زیر و بالا سر به کوی‌اش کو به کو

عاشق‌اش دائم به خود در جستجو

 

در پسِ خودیافتن، خالق شناخت

پس بشد در راه حق بی‌پرس‌وجو!

 

واله‌اش چون دید حق، دربرگرفت

چشم و گوش و فکر و ذکر و جان او

 

هرچه بر دارش کشید از چپّ و راست

دید عاشق‌تر شدست آن رزمجو

 

عاقبت خندید و گفت ای مشک ما

رو شروع کن خدمت بی‌های‌وهو


غزل4


موسیقی بشنویم: "با هر کلمه" از لهاسا دسلا CON TODA PALABRA


  • مُشک


تفکیک عوالم بین در بستر پیدایش

یک هست به تشخیصی کلِّ همه ی زایش

سرّ ابدی آمد زان خالق پیمایش:

از صوت ازل عالم گردید به آرایش

مُشک

دوبیتی25


موسیقی بشنویم: Tony Anderson - Dreams and Visions


  • مُشک