مرد رهی خواهدش عاشق و دردینشان
راه به جمعاش برند جملهی دردیکشان
گفت و بخندید که حال برو یابشان
گفتمش ای مه بگم راه بود خونفشان
گفت بگو لیک حرف درک بباید نهان
تجربههایی عظیم در پس هر کهکشان
زندگی و زندگی عمر پس از عمر رفت
حال به یاد آورد مرد رهاش جانفشان
باز شبی ماه ما نکتهای از صبر گفت
مشک به رقص آمد و رفت برِ سرخوشان
موسیقی میکس اوریجینال Teho - Arif
حال آمد باز گاه اتّصال
عاشقی مست و خراب آن وصال
جرعهها لاینقطع سرریز شد
جامهها آتش زد آن نیکوخصال
بیخودی بود و عوالم غرق نور
در وصالی نو نوایی بیمثال
اشکهایش جاری از شوق حضور
قلب: بریان، عقل: حیرانِ جمال
قلب جزغاله نهادش بر دو دست
پیشکش بر آن نوای متّعال
گفت جانا خامیام بر عشق بخش
شعلهای پرسوزتر، اکنون و حال
ماه لبخندی به لب نجوا بداد
پیشتر آی و نکن تو قیل و قال
مُشک رفت و سوز و سازی نو بدید
گشت خاموش آن نگنجد این مقال
موسیقی Clint Mansell - Tree of Life