متون و اشعار مشک

متون و اشعار مشک

انتشار مطالب با ذکر منبع، آزاد است.

طبقه بندی موضوعی

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زاهد زاهدان زهد» ثبت شده است

 

شیخ آمد؛ زاهد آمد؛

عشقی پدیدار نیامد.

 

بنا به عادت، خداخواهی‌شان آمد.

هیچ درکی از خداشان نیامد.

 

خدا بر عادت آشکار نشود.

بر هر چه غیر عادت عیان شود.

 

خدا بر خلاقیّتت آشکار شود.

در مردگی و روزمرگیت: نهان شود.

 

عشق خدا در جان می‌شکفد؛

از جان به بیرون می‌تَرَوَد.

 

به جان گیر؛ به جان ده.

اینچنین عاشقانه بزی.

 

گر چنین کردی،

خدا خواهد آمد.

 

مشک

متن15

 

موسیقی  insan insan

بشنویم در: آپارات  -  تلگرام

  • مُشک


زاهد و عارف‌نما از جام حق بی‌بهره‌اند

در برون غوغاکننده، نه درون را شهره‌اند

اینهمه حرف از می و ساقی و عشق یار شد

بُد دکانی بر زمین! دان عاشقان لاجرعه‌اند
 

مشک

دوبیتی176

 

موسیقی ارمنی Arthur Meschian - Ur eir Astvatc
بشنویم و ببینیم در: آپارات  -  تلگرام

  • مُشک


باده کجا خورده‌ای؟ با که؟ چرا خورده‌ای؟

هیچ نگو زاهدان کز چه سرا خورده‌ای

صحبت مستی و جام با مَسَتانِ خموش

ورنه برِ غیر؟دان! که بر هوا خورده‌ای
 

مُشک

دوبیتی128

 

موسیقی Worakls – Red Dressed

بشنویم در: آپارات  -  تلگرام

  • مُشک


آن که بی روی و ریا شد زنده است

زاهد و ظاهرپرست آن مرده است

برکن این تمثال و القاب فریب

"خودشناس" آن بی‌ریا؛ گر ژنده است
 

مُشک

دوبیتی114

 

موسیقی Arcana – Serenity

بشنویم در: آپارات  -  تلگرام

  • مُشک


زاهدان در بند نام و صورت‌اند

لیک غافل، عاشقان در حرکت‌اند

خالقانند عاشقان تنها همین

هرچه از عارف‌نما، در حیرت‌اند
 

مُشک

دوبیتی89


موسیقی موسیقی کلاسیک  Arstidir- RO

بشنویم در: آپارات  -  تلگرام

  • مُشک


دولت و دینداری و بوی امید

از کلاشان برنیاید، کس ندید

 

زهد و لاف عاشقی هر دم زنند

لیک نامد عاشقی زان‌ها پدید

 

سر فرو برده به آخور این خران

در فرار از حقّ و اهلش بس شدید!

 

در لباس عاشقان در های و هوی

سیرت اما من چه گویم، حق بدید

 

ذات شیطانی شان جز عاشقان،

خلق کی بیند در این عصر حدید؟

 

گرچه این غصّه برای خلق نیست

رزمجویان، بطن قصّه، ناپدید

 

هر کجا طفلی ز شیطان رخ نمود

عاشقی در وقت لازم سر رسید

 

پس بهوش ای دلقک عارف‌نما

عرعرت کم! طینت خود کن جدید

 

در سحر نجوای ماه و بخت مشک

تا به خدمت، این غزل را آفرید
 

مُشک

غزل13

موسیقی آلتای Altai Kai – Golden Lake Morning
بشنویم در: آپارات  -  تلگرام

  • مُشک


در بند دل و جانی حاشا تویی زندانی!

فارغ شو ز هر بندی در روح، نه شیطانی
 

این نکته که برگیری: جز حق تو به هجرانی

جانت به خروش آید این گونه به میدانی
 

نی وصل اساس کار نی صورت انسانی

نی ظاهر و زهدی نو خارج تو ز زهدانی
 

در عشق به خون گردی تو لایق دربانی

دربان و سگ کویش نی تو که بدین سانی
 

در کار بباید شد در خدمت یزدانی

شاید که رها گردی از بند دل و جانی
 

مُشک

غزل12

موسیقی ریمیکس Meder – Bella Ciao
بشنویم در: آپارات  -  تلگرام

  • مُشک


در حسرت سیمایی غافل ز هر آن عذرا

در صورت هر چیزی در بند و شدی رسوا

هر وقت رها گشتی از زهد و من و معنا

دان وقت وصالی خوش با یار، نهان، تنها
 

مُشک

دوبیتی78

موسیقی Get Lucky (Oriental Chillout Remix) - DJ Pretentious
بشنویم در: 🎶 آپارات - 🎶 تلگرام

  • مُشک


به جدال عقل و اوهام شدی

آفرین کنون تو در جام شدی

نه چو زاهدان، نکونام! هرگز!

که به چشم خلق، بدنام شدی!
 

مُشک

 

 

دوبیتی68

 

موسیقی "عقاب طلایی" HAVASI – Golden Eagle

بشنویم در: آپارات  -  تلگرام

  • مُشک