متون و اشعار مشک

متون و اشعار مشک

انتشار مطالب با ذکر منبع، آزاد است.

طبقه بندی موضوعی


دولت و دینداری و بوی امید

از کلاشان برنیاید، کس ندید

 

زهد و لاف عاشقی هر دم زنند

لیک نامد عاشقی زان‌ها پدید

 

سر فرو برده به آخور این خران

در فرار از حقّ و اهلش بس شدید!

 

در لباس عاشقان در های و هوی

سیرت اما من چه گویم، حق بدید

 

ذات شیطانی شان جز عاشقان،

خلق کی بیند در این عصر حدید؟

 

گرچه این غصّه برای خلق نیست

رزمجویان، بطن قصّه، ناپدید

 

هر کجا طفلی ز شیطان رخ نمود

عاشقی در وقت لازم سر رسید

 

پس بهوش ای دلقک عارف‌نما

عرعرت کم! طینت خود کن جدید

 

در سحر نجوای ماه و بخت مشک

تا به خدمت، این غزل را آفرید
 

مُشک

غزل13

موسیقی آلتای Altai Kai – Golden Lake Morning
بشنویم در: آپارات  -  تلگرام

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.