هوشیاران را رهی در باد بود
در میان بودند و دل فریاد بود
نی چپ و نی راست، قائم بر میان
این چنین بیچهرگانم یاد بود
نزد ایشان هر مقام از عشق بود
ماه هم از بودشان دلشاد بود
در هزاران جا به آنی حاضر و
در سکوت انجام خدمت داد بود
زایش و رشد و افول هر جهان
صوت یار و دست اینان زاد بود
گنگ و مبهوت تماشاشان بُدم
تا یکی آمد که چون شهباد بود
تیز آمد جان من دربرگرفت
بردم آنجا کاندکی آحاد بود
...
...
آن شبم تا صبح گویی سال بود
گویی عمرم غیر آن، مازاد بود
پس کمر بستم به خدمت بعد از آن
در زمین چه داد و چه بیداد بود
دادِ حق بیداد نی و داد نی
هرکه فهمیدش، نهان یک راد بود
مشک (تلگرام | اینستاگرام)
زیر و بالا سر به کویاش کو به کو
عاشقاش دائم به خود در جستجو
در پسِ خودیافتن، خالق شناخت
پس بشد در راه حق بیپرسوجو!
والهاش چون دید حق، دربرگرفت
چشم و گوش و فکر و ذکر و جان او
هرچه بر دارش کشید از چپّ و راست
دید عاشقتر شدست آن رزمجو
عاقبت
خندید و گفت ای مشک ما
رو شروع کن خدمت بیهایوهو
عاشقان را لامکان دیدار شد
جملگی را عشق حق در کار شد
عشق بود و وادی سرگشتگی
یکبهیکشان در دمی بر دار شد
محشری، خون، ریسمانی، آتشی
عاشقش بر خدمتاش دیندار شد
بر لب تیغ ار که او رقصی کند
این بهاش، از عقل و تن بیدار شد
باز گویم وصف حال خادمان
هیس ای مشک عالمی هوشیار شد
قرنها دل درسها آموخته
از زبان عاشقان سوخته!
هم شنیده هم رمیده تاکنون
آب در هاون همی میکوفته!
ذرهای از رازها بیرون نشد
عاشقش این راز بر جان دوخته
شعلهبازی کن اگر خواهی وصال
در عمل باید همه اندوخته
هرچه گفتند و شنیدیم از ازل
قصهای بود! عاشقش، نفروخته!
عشق حق با جان خریداری شود
مُشک، این رازش به جان آموخته
جان عشّاق به می رنگین است
آن می ناب که آهنگین است
از نوایش خون و آتش خیزد
غیر را نکته بسی سنگین است
مُشک
موسیقی بشنویم : موسیقی پست راک از ژائوزه Zhaoze-Intoxicatingly Lost
دردآوران
کویش پیوسته در سجودش
آتش به جان هماره در وادی وجودش
رقصان به خون و آتش، دستان بشسته از جان
ماهش بگفت این راز در محضر شهودش
از هر چه به جز عشق تو جانانه گسستیم
جز خنده ی جانانه دگر هیچ نجستیم
گر مرد رهی نوش کن این حرف گرانبار:
با درد مدام است کز این مهلکه رستیم
مُشک
نقاشی سورئال اثر جین گراورول | Jane Graverol Surreal Painting
موسیقی بشنویم : موسیقی الکترونیک Elea از Worakls
موسیقی نور دل باز جهیدن گرفت
در طلب قلبها گاهِ دریدن گرفت
گر سخن حق تو راست، گوش کن و گوش کن
از سر صوت است و وصل هرچه وزیدن گرفت
مُشک
ویلونسل نوازی فوق العاده آهنگ مومباسا (Mombasa) از گروه 2Cellos
شاهدان خلوت آن پادشاه
آن نگهبانان معبد نزد ماه
جملگی در گفتگو اما خموش
کس نداند آن سکوت بارگاه
هر کسی در کار خود با عشق در
جملگی با هم به نظم جایگاه
هر کسی آگه به اصل کار خود
یکدل و یکرنگ در آن رزمگاه
جملگی واقف به راز خدمتش
عاشقان، شوریده در آوردگاه
مُشک بس کن وصف حال عاشقان
باز پر کش تا بَرِ آن بزمگاه
مُشک
آلبوم کامل | موسیقی الکترونیک Worakls - Orchestra [Full Album] Continuous Mix
کانال مُشکسا در شبکهی اجتماعی
خدمت راه حق کنی کار کنی
هرچه به نامش طلبِ نار کنی
در ره حق جز به رهش تار کنی
جز به رهش هرچه کنی زار کنی
مُشک
موسیقی بشنوید : بازگشت - ایوانتیا ریبوتسیکا |Evanthia Reboutsika The return -