پیمانهها پیمانهها زان عاشقان جامها
جمعیتی بُد در طلب در خواب خوش آن خامها
پیدا نشد، پنهان نشد، در جام او حیران نشد
پیدا نه هرگز بر عوام جمله خران بر بامها
بامِ هوی هست و نه هو، آن بامِ خلقِ نامها
بیرون ز دنیاشان شدی بینی تو شیرینکامها
در کوی بینامان بیا رقصی زن و خندان بیا
آنجا که عشاق عزیز جمله ورای دامها
آن خادمان بی هیبتان آتش به خرمنها زنان
شهزادگان کوی حق در کسوت اندامها
یا اینطرف یا آنطرف هی پر نزن بر صد طرف
راهت مشخص کن تمام: از عاشقان؟ خاخامها؟!
گر سوی ما مستان شدی، از آدمی پرّان شدی
آنجا شِنُف آوای مُشک بینی همه احلامها!
موسیقی کلاسیک سمفونی دنیای نو – Dvorak
بشنویم در: آپارات - تلگرام